بررسی و نقد سریال حشاشین کامل
سریال پر حاشیه و سی قسمتی حشاشین که در ماه رمضان امسال از کشور مصر پخش شد، سریال مهم و خوشساختی است که به دلیل شهرت آن به سرعت زیرنویس فارسی برایش منتشر شد و در سایتهای ایرانی پخش شد. پس از جنجالهایی که این سریال تحریف شدۀ تاریخی به پا کرد و انتقاداتی که به آن شد، پخش آن از روی شبکههای توزیع فیلم مانند فیلیمو و تماشا متوقف شد.
پیش از این با مفهوم حشاشین در مجموعه بازیهای اساسینز روبرو بودیم که اولین قسمت آن به طور صریح به عضوی از فرقۀ اسماعیلیه در قلعۀ الموت به نام الطائر اشاره میکرد که طی روند بازی وظیفۀ ترور افراد متعددی در شهرهای مختلف از جمله اورشلیم را بر عهده داشت. این بازی به عنوان بخشی به یادماندنی و مهم از حیات بازیکنان ایرانی تبدیل شده است و همچنان قسمتهای جدیدی برای آن منتشر میشود. البته داستان آن به طور مستقیم از فرقۀ اسماعیلیه فاصله گرفته بود تا اینکه در آخرین نسخۀ خود در سال 2023 یعنی اساسینز کرید میراژ(Assassin’s Creed Mirage) داستان باز به فضای قلعۀ الموت و فرقۀ اسماعیلیه برگشته و داستان بازی در بغداد رقم میخورد.
سریال حشاشین در چندین حیطه به تخریب مهدویت، تخریب تشیع و تخریب اسلام سیاسی میپردازد. در سریال حشاشین ما با فرقهای روبرو هستیم که انگاری پدربزرگ داعش است، افرادی که فقط هدفشان برایشان مهم است و به بهانۀ اسلام به قتل افراد میپردازند. در این سریال ریشۀ مفهوم ترور و تروریسم همپا با دیگر آثار همنام فرقۀ قاتل چه مجموعه بازیهای شرکت یوبیسافت و چه فیلم سینمایی آن و همچنین اثر مهم جان ویک، به تشیع و مهدویت برمیگردد.
در قسمت اول نقد فیلم تلماسه، اشاره شد که در مجموعه چهارگانه فیلمهای جانویک، ما با انجمنی از قاتلان روبرو هستیم که شخصیت «جان ویک» به عنوان یکی از قاتلان مخوف و بازنشستۀ آن فقط یکی از اعضای آن گروه است. در قسمت سوم شاهد این هستیم که ریشه و اصل این انجمن به شخصی با خصوصیات حضرت مهدی در روایتهای تشرفات برمیگردد که در بیابان است، ظاهری عربی دارد و فقط زمانی که به حال مرگ در بیابان بیفتی امکان دارد تو را بیابد و بتوانی با او صحبت کنی.
جانویک در قسمت سوم به دلیل اینکه از قوانین انجمن تخطی کرده است تحت تعقیب بوده و روی سرش جایزۀ بزرگی قرار داده شده اما با عنایت رئیس انجمن یعنی این مرد عربی صحرانشین جایزه از او برداشته میشود. اما جان ویک باید مطابق روایتی که در مجموعه داستان بازیهای اساسینز هست، برای اثبات وفاداری خود یکی از انگشتان خود را قطع کند. این کار مطابق رسم این فرقه در جهان داستان است که جای انگشت قطع شده تیغی برای ترور قرار میدادهاند.
در ادامه نقد سریال حشاشین باید اشاره کرد که در سریال حشاشین نیز اگرچه ما با فرقۀ شیعیان اسماعیلیه نزاری به رهبری حسن صباح روبرو هستیم اما مفهوم مهدویت بازیچۀ داستان و دروغی است که حسن صباح آن را دستاویز خود قرار میدهد. در این سریال اگرچه نزار به قتل میرسد و این قتل هم نمایش داده میشود، اما حسن صباح به دروغ مدعی میشود که او در غیبت قرار گرفته است و امام غایب است و هنگامی که از امام غایب صحبت میشود، ما را یاد شیعیان اثنی عشری ایرانی میاندازد.
تعداد شیعیان اسماعیلی نزاری در جهان بسیار محدود است و حدود ۱۵میلیون نفر تخمین زده میشوند، ساخت فیلم دربارۀ آنان نیز چنان موضوعیتی ندارد و تخریب آنان برای کشور مصر مسأله نیست. تصویری که از شیعۀ ایرانی در قلعۀ الموت به تصویر کشیده میشود طعنه به شیعۀ اثنیعشری ایرانی منتظر حضرت مهدی دارد. در فیلم تأکید بسیاری روی امام غایب میشود و اینکه حسن صباح این شخصیت با ذکاوت و با فراست اما دروغگو و منحرف که خود را کلیددار بهشت و در نهایت امام زمان معرفی میکند که روح امام نزار با او عجین شده است، نمایندۀ امام زمان است و انگاری که او حسن صباح نیست، او ولی فقیه شیعیان است! شاید علت انتخاب حسن صباح به عنوان شخصی که خود را نمایندۀ امام زمان میداند و غالب وقت خود را در کتابخانه و مشغول مطالعه و نوشتن میگذراند از همین حیث باشد اما دربارۀ این ایده باید تأمل بیشتری کرد. برای مطالعه بیشتر نقد سریال حشاشین همراه ما باشید.
:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0